شهری که بالای سر ما راه میرود
در شهر تهران همه چیز با جاهای دیگر فرق دارد. اینجا پایین و بالایش اینقدر از هم دور است که باور نمیکنی.
در شهر مادریام که شهر چندان بزرگی نیست، فاصلهها کمتر است، دوریها کمتر به چشم میآید اما در تهران، این فاصلهها دیگر تنها در زمین دیده نمیشود، توی هوا، توی آب، توی ساختمان، توی طبقات،... همه جا و همه جا واضحتر از هرچیزی آن را میبینی.
تهران جای بزرگی است، پر از خانههای خالی و سقفهای بیآدم. پر از زیرپلهای آدمنشین و انسانهای بیسقف!
از بعضی پیچهای تهران که بگذری، دوست داری دیگر برنگردی.
این تهران شهر حسرتهای به دل مانده، شهر شبهای طولانی، شهر آوازهای شنیده نشده است، شهر پیادهروهای تنگ، خانههای با دربهای کوچک و مغازههایی است با دفترهای طویل حساب...
آن تهران، شهر شبهای خنک، شبهای بارانی، عاشقانههای پاییزی، شهرکهای برجنشین، و خیابانهای پهن و سوپرمارکتهای پر از اجناس خارجی و خوشمزهای است که حتی قیافهاش را هم ندیدهای.
تهران شهر جمیع اضداد است
- ۹۹/۰۸/۲۴