روح سفالی

ما همه زادة یک روحیم

روح سفالی

ما همه زادة یک روحیم

خاکم که موزه‌های جهان غبطه می‌خورند
بر شوکت همیشة روح سفالی‌ام...

۱ مطلب در اسفند ۱۳۹۵ ثبت شده است

با یار آشنا سخن آشنا بگو

جمعه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۵، ۱۱:۵۱ ق.ظ

ای پیک راستان خبر یار ما بگو

احوال گل به بلبل دستان سرا بگو


ما محرمان خلوت انسیم غم مخور

با یار آشنا سخن آشنا بگو


برهم چو می‌زد آن سر زلفین مشکبار

با ما سر چه داشت ز بهر خدا بگو


هر کس که گفت خاک در دوست توتیاست

گو این سخن معاینه در چشم ما بگو


آن کس که منع ما ز خرابات می‌کند

گو در حضور پیر من این ماجرا بگو


گر دیگرت بر آن در دولت گذر بود

بعد از ادای خدمت و عرض دعا بگو


هر چند ما بدیم تو ما را بدان مگیر

شاهانه ماجرای گناه گدا بگو


بر این فقیر نامه آن محتشم بخوان

با این گدا حکایت آن پادشا بگو


جان‌ها ز دام زلف چو بر خاک می‌فشاند

بر آن غریب ما چه گذشت ای صبا بگو


جان پرور است قصهٔ ارباب معرفت

رمزی برو بپرس حدیثی بیا بگو


حافظ گرت به مجلس او راه می‌دهند

می نوش و ترک زرق ز بهر خدا بگو

.

با این شعر عاشقی‌ها میشه کرد...

  • ۱ نظر
  • ۲۷ اسفند ۹۵ ، ۱۱:۵۱
  • روح سُفالی