منِ شرور
من میگم هرآدم خوبی یه منِ شرور توی خودش داره.
اونایی که خیلی خوبن منِ شرورشون واقعا زیرکانه عمل میکنه و اگر باهوش نباشن بدجوری گیرش میافتن.
مثلا ممکنه وقتی یه آدم خوب داره یه کار خوب انجام میده، این کار خوبش بخاطر دوستی و محبت نباشه،حتی بخاطر ریا و این حرفها هم نباشه بلکه کار خوبش فقط برای این باشه که آدم خوبی باشه! (الان به نظرتون حرفم بیخود بود؟) یعنی بخاطر اینکه پیش خودش ـ حتی بدون توجه به بقیه ـ آدم خوبی تعریف بشه و وجدانش راحت باشه خوبی میکنه!
این میشه از همون نمونههای منِ شروری که گفتم، یعنی مهربوتی بخاطر خوب بودن نه مهربونی بخاطر عشق ورزیدن و محبت داشتن!
یا اینکه مثلا یکی تو ناراحتیهای آدمها میتونه بهترین آدم روی زمین باشه و هر کمکی میکنه که یه نفر حالش خوب شه اما اگه همون آدمها حالشون خوب باشه نمیتونه تو شادیهاشون اونهارو همراهی کنه،نه اینکه نتونه شادیهاشون رو ببینه نه،بلکه نمیتونه شریک شادیهای آدمها باشه که به نظر من اینم خودش یه نوع منِ شروره....(البته با اغماض شاید این مورد یه نوع افسردگی باشه): والی ماشاءالله از این موارد که زیرپوستی کلی فعالیت میکنند.
واقعا پیدا کردن منِ شرور خیلی سخته!
خدا مارو از شرِّ این منهای شرور میکروسکوپی حفظ کنه!